گوگل جهت کنترل و تنظیم هرچه بهتر صفحات درگاه ورودی در نتایج جستجو، از یک «تعدیل رتبه بندی» جدید در طبقه بندی صفحه درگاه ورودی اش، رونمایی خواهد کرد.
گوگل نمی خواهد صفحات درگاه ورودی را در نتایج جستجوی آنها طبقه بندی نماید. هدفی که در پس بسیاری از این صفحات وجود دارد این است که به منظور طبقه بندی چندین صفحه در نتایج جستجو که همگی به یک مقصد ختم می گردند، و با ایجاد صفحاتی خارج از وب و یا داخل سایت فعلی خودشان، رد جستجوی خود را به حداکثر برسانند.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
reciprocal link (link exchange, link partner):
Redirect:
Regional Long Tail (RLT): ا
Robots.txt :
ROI (Return On Investment) :
Sandbox :
Scrape :
Search Engine (SE) :
Search Engine Spam :
SEM :
SEO :
SERP :
Site Map :
SMWC(Slapping Myself With Celery):
SMM (Social Media Marketing):
SMP (Social Media Poisoning):
Sock Puppet :
Social Bookmark:
Social Media:
Spam Ad Page(SpamAd page):
Spamdexing:
Spammer:
Spider(Bot, Crawler):
Spider Trap:
Splash Page:
Splog:
Static Page:
Stickiness:
Supplemental Index(Supplemental Results):
برای مطالعه تعاریف این لغات به لینک زیر مراجعه نمایید:
منبع : آبزرورسئو
سئو در شبکه های اجتماعی، آینده بازاریابی آنلاین است. هر کس که خود را جهت مشارکت در این کار آماده نسازد، با رنکینگ پایین، و بالطبع ترافیک و فروش کم مواجه خواهد گردید.
Mashup:
META Tags :
Metric :
MFA (made for advertisement):
Mirror Site :
Monetize:
Natural Search Results :
Nofollow :
Noindex :
Non Reciprocal Link :
Organic Link :
Outlink (Out going link):
Pagerank (PR):
pay for inclusion (PFI):
portal :
PPA (Pay Per Action ):
PPC (Pay Per Click):
proprietary method (bullshit, snake oil):
برای مطالعه تعاریف این لغات به لینک زیر مراجعه نمایید:
اگر تا سال گذشته از بیشتر بازاریاب ها درباره Google+ سؤال می کردید، با اشتیاق سر را به نشانه تأیید تکان داده و پاسخی همچون جمله مقابل به شما می دادند: «فعلاً این بهترین شبکه اجتماعی است و به بهینه سازی سایت شما کمک خواهد کرد». در نتیجه، برندها پا به عرصه می گذاشتند، برای خودشان پروفایل و حلقه های دوستی را ایجاد می کردند، و Google+ را به عنوان پلتفرم اجتماعی مرسوم در آن زمان برای بازاریابانی که به آنچه در اطرافشان می گذرد اهمیت می دهند، تثبیت می کردند.
ولی وقتی قدم به سال ۲۰۱۵ نهادیم اوضاع خیلی مبهم تر و نامشخص تر گشت. درحالیکه توییتر و فیسبوک در آنچه ارائه می دادند بسیار پیشرفت کردند و در کنار موارد دیگر، ویدئو و تحلیل های بیشتری را نیز به گزینه های خود افزودند، Google+ تنها به اضافه کردن سؤالات صحت و اعتبار اکتفا کرد. واقعاً چه کسی در Google+ به فعالیت می پردازد؟ آیا این همه ی آن چیزی است که انتظار می رفت Google+ باشد؟ و اینکه آیا با تضمین کمی که برای موفقیت آن وجود دارد، باز هم باید برندها پول و وقت و کوشش خود را صرف آن نمایند؟
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک نمایید :